صبیه آسمان

صفحه ی ذهن کبوتر آبی ست :)

صبیه آسمان

صفحه ی ذهن کبوتر آبی ست :)

صبیه آسمان

از بلاگفا کوچ کرده ام ...
sabiyehasman.blogfa.com
دوباره میگویم صبیه آسمان کسی میشود درست مثل من:)
.
.
.
درباره ی پست هایی که امکان نظردهی ندارند،سکوت کنیم؛لطفا!
.
.
.
الهی طیب به قضائک نفسی...
پروردگارا!مرا به آنچه برایم مقدر کرده ای،راضی کن


اینستاگرام:
Fa_asmaniii

۶ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

دخترم

 وقتی به دنیا آمدی،بزرگ شدی،مونسی شدی برایم غم هایم ،قصه ی تمام روزهای لعنتی خرداد۹۵ را برایت تعریف میکنم.قبلش قول بده خیلی گریه نکنی،من این خرداد به جای تمامی آدم های زمین گریه کردم و دلم آشوب شد.

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۳۲
صبیه آسمان
سعی داشتم دستم را به میله ی وسط اتوبوس بگیرم که با هر ترمز سه کیلومتر جا به جا نشوم . ناگهان تمام بدنم گر گرفت.رنگم پرید.دهانم تلخ شد.حس کردم در حال سکته کردنم.چشمانم را محکم بستم و وقتی باز کردم همه چیز تار شد و چرخید.به خانوم بغل دستی ام گفتم آب می خواهم.جیب کنار کوله اش را نشانم داد.آب خوردم .فایده نداشت.داشتم بالا می آوردم.نشستم کف اتوبوس و جا برای بقیه تنگ تر شد.داشتم می مردم.به معنای واقعی کلمه.ترسیدم.تا به حال مرگ را اینقدر نزدیک حس نکرده بودم.آرزو کردم کاش خدا کسی را در اتوبوس از روی زمین نبرد.توی اتوبوس مردن وحشتناک است.وحشتناک تر از مردن در مترو و تاکسی و حتی با پای پیاده.
۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۱۸
صبیه آسمان

برایم نوشت دلم بغل میخواد.نوشتم بیا توی بغلم گریه کن خوب شی.بعد آرزو کردم خدا برای همه ی غصه دار های زمین بغل بفرستد.از آن بغل هایی که نیاز نیست بگویی بغل میخوام تا در آغوشت بگیرند.از آن بغل های اصل که همیشه هست،دست هایی که همیشه ی خدا دور بازوانت حلقه شده است.از آن بغل ها...

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۵۵
صبیه آسمان

کاش خدا  word زندگیمان را باز میکرد،دکمه ی ctrl+f سرنوشت را فشار می داد و بعد همه ی غم و غصه های آینده را از بین می برد و به جایش برایمان شادی می گذاشت.


صبیه:گفتم گوشیم پیدا شد؟دزد گوشیمو گرفتن 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۱۰
صبیه آسمان

اگر حیاط خانه را هر روز آب پاشی کنم.اگر همه ی شمعدانی های حیاط را آب بدهم.اگر عصر ها برای ماهی گلی های حوض کوچک وسط حیاط قصه بگویم.اگر در زمستان ها هر روز بساط بافتنی ام را گوشه ی حیاط پهن کنم.اگر تابستان ها مدام به لواشک های پهن شده روی ایوان سر بزنم.اگر پاییزها تمام حیاط را با برگ های زرد بپوشانم و بهارها تمام توت ها را با دستان خودم بچینم.اگر عصرها چایی و نان و مربا بیاورم روی تخت حیاط بگذارم.اگر برای حیاط تاب بخرم.اگر عروسی پسر ها را در همین حیاط بگیرم.اگر تمام دخترها را در حیاط کوچکمان با مرد زندگیشان دست به دست بدهم.اگر برای دل کاشی ها با ذغال لی لی بکشم.اگر ناهارهای جمعه را در حیاط بخوریم.اگر تمام میوه های کاج را رنگ کنم.مگر عاشق حیاط نیستی؟اگر خانه مان حیاط داشته باشد می آیی؟


صبیه:دوست عزیزی که ازم آدرس اینستاگرام خواسته بودی:fa_asmaniii

 صبیه:با اینکه رمزمو عوض کردم ولی حس می کنم یکی غیر از خودم وارد پنل میشه.حس خوبی نیست.اصلا

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۱۹
صبیه آسمان

باید قبول کنین که خرداد ناخلف ترین فرزند بهارِ 

دلیل قانع کننده؟

شروع شدن امتحانا

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۲۸
صبیه آسمان